لا لا لا لا .....
لا لا لا لا گلم باشی تو درمون دلم باشی بزرگ شی همدمم باشی همه کارو کسم باشی وقتهایی که مامانم برای روشا لالایی می خونه من چشمهامو می بندم و می رم به سی سال پیش موقعی که من روی پاهاش بودم و برام همین لالایی رو با همین آهنگ قشنگ زمزمه می کرد و آروم آروم پاهاشو تکون می داد و من حس می کردم روی ابرها هستم و این ملودی آسمانی هست که گوش می دم. وقتهایی قشنگی هست مثل همین روز مادر که یک طور دیگه به مادرم فکر می کنم و می بینم بدون اون و صدای گرمش و آغوشش و حمایتش من چی می تونستم باشم؟ ...